منتظر موعود

مگر معراج نمی خواهید؟ مگر نمی خواهید بالا بروید؟ پس نماز کامل بخوانید محــــــــــــــک نـــــــمــــــــــاز است "آیت الله بهجت ره"
جمعه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۲، ۱۰:۰۹ ق.ظ

مطالب جالب و خواندنی همراه عکس


از سکـــوتــم بتـــرس ...!وقتــی که ساکـــت می شوم ...لابـد همــه ی

درد دل هایــم رابــرده ام پیش خــــدا ...

خدای من بزرگتر از دشمنی شماست. شاید من ضعیف تر از تو باشم

ولی خدای من قطعا از تو قوی تره !!

****************************************************************************************

فقط دعا کنید پدرم شهید بشه!

خشکم زد. گفتم دخترم این چه دعاییه؟

گفت:آخه بابام موجیه!

گفتم خوب انشاالله خوب میشه، چرادعاکنم شهید بشه؟

آخه هروقت موج میگیردش و حال خودشو نمیفهمه شروع میکنه منو

و مادر و برادر رو کتک میزنه! ، امامشکل ما این نیست!

گفتم: دخترم پس مشکل چیه؟

گفت: بعداینکه حالش خوب میشه ومتوجه میشه چه کاری کرده.شروع

میکنه دست و پاهای همهمون را ماچ میکنه و معذرت خواهی میکنه.

حاجی ما طاقت نداریم شرمندگی پدرمون را ببینیم.

حاجی دعاکنید پدرم شهید بشه

**********************************************************************************************

شرم میکنم با ترازوی کودک گرسنه کنار پیاده رو، وزن سیری ام را بکشم.

**********************************************************************************

دائم شکر گذار باشیم  که :

شاید بدترین شرایط زندگی ما ، برای دیگرا آرزو باشد .

***********************************************************************

دختری سه ساله بود که پدرش آسمانی شد . . .

دانشگاه که قبول شد، همه گفتند: با سهمیه قبول شده!!!

ولی ... هیچوقت نفهمیدند

کلاس اول وقتی خواستند به او یاد بدهند که بنویسد بابا !

یک هفته در تب ســـــــوخت . . . !!
 

*************************************************************************

فاصله دختر تا پیر مرد یک نفر بود ؛ روی نیمکتی چوبی ؛

روبه روی یک آب نمای سنگی . پیرمرد از دختر پرسید :

 - غمگینی؟

 - نه .

 - مطمئنی ؟

 - نه .

 - چرا گریه می کنی ؟

 - دوستام منو دوست ندارن .

 - چرا ؟

 - چون قشنگ نیستم .

 - قبلا اینو به تو گفتن ؟

 - نه .

 - ولی تو قشنگ ترین

 دختری هستی که من تا

 حالا دیدم .

 - راست می گی ؟

 - از ته قلبم آره

 دخترک بلند شد پیرمرد را بوسید و به طرف دوستاش دوید ؛ شاد شاد.

 چند دقیقه بعد پیر مرد اشک هاش را پاک کرد ؛ کیفش را باز کرد ؛

عصای سفیدش را بیرون آورد و رفت !!!

*********************************************************************************

 بهش گفتم: چرا هر بار وایمیسی و از
 
 شوهرت کتک میخوری؟

 گفت: اگر خودمو نندازم جلو، ش
روع
 
 می‌کنه
 
 خودش رو می‌زنه،

 اونقدر می‌زنه تا داغون شه،آخه موجیه
 
 دست خودش نیست ... !

 *********************************************************************************

 

پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب

دید.عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند.

پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند. سپس به او گفتند: «باید ازت

عکسبرداری بشه تا جائی از بدنت آسیب و شکستگی ندیده باشه.»

پیرمرد غمگین شد، گفت عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست.

پرستاران از او دلیل عجله اش را پرسیدند.

زنم در خانه سالمندان است. هر صبح آنجا می روم و صبحانه را با او می خورم.

نمی خواهم دیر شود!

پرستاری به او گفت: خودمان به او خبر می دهیم.

پیرمرد با اندوه گفت: خیلی متأسفم. او آلزایمر دارد. چیزی را متوجه نخواهد شد!

حتی مرا هم نمی شناسد!

پرستار با حیرت گفت: وقتی که نمی داند شما چه کسی هستید، چرا هر روز

صبح برای صرف صبحانه پیش او می روید؟

پیرمرد با صدایی گرفته ، به آرامی گفت: اما من که می دانم او چه کسی است...!





نوشته شده توسط بهنام اشرفی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم
منتظر موعود

منتظر موعود

مگر معراج نمی خواهید؟ مگر نمی خواهید بالا بروید؟ پس نماز کامل بخوانید محــــــــــــــک نـــــــمــــــــــاز است "آیت الله بهجت ره"

مطالب جالب و خواندنی همراه عکس

جمعه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۲، ۱۰:۰۹ ق.ظ

از سکـــوتــم بتـــرس ...!وقتــی که ساکـــت می شوم ...لابـد همــه ی

درد دل هایــم رابــرده ام پیش خــــدا ...

خدای من بزرگتر از دشمنی شماست. شاید من ضعیف تر از تو باشم

ولی خدای من قطعا از تو قوی تره !!

****************************************************************************************

فقط دعا کنید پدرم شهید بشه!

خشکم زد. گفتم دخترم این چه دعاییه؟

گفت:آخه بابام موجیه!

گفتم خوب انشاالله خوب میشه، چرادعاکنم شهید بشه؟

آخه هروقت موج میگیردش و حال خودشو نمیفهمه شروع میکنه منو

و مادر و برادر رو کتک میزنه! ، امامشکل ما این نیست!

گفتم: دخترم پس مشکل چیه؟

گفت: بعداینکه حالش خوب میشه ومتوجه میشه چه کاری کرده.شروع

میکنه دست و پاهای همهمون را ماچ میکنه و معذرت خواهی میکنه.

حاجی ما طاقت نداریم شرمندگی پدرمون را ببینیم.

حاجی دعاکنید پدرم شهید بشه

**********************************************************************************************

شرم میکنم با ترازوی کودک گرسنه کنار پیاده رو، وزن سیری ام را بکشم.

**********************************************************************************

دائم شکر گذار باشیم  که :

شاید بدترین شرایط زندگی ما ، برای دیگرا آرزو باشد .

***********************************************************************

دختری سه ساله بود که پدرش آسمانی شد . . .

دانشگاه که قبول شد، همه گفتند: با سهمیه قبول شده!!!

ولی ... هیچوقت نفهمیدند

کلاس اول وقتی خواستند به او یاد بدهند که بنویسد بابا !

یک هفته در تب ســـــــوخت . . . !!
 

*************************************************************************

فاصله دختر تا پیر مرد یک نفر بود ؛ روی نیمکتی چوبی ؛

روبه روی یک آب نمای سنگی . پیرمرد از دختر پرسید :

 - غمگینی؟

 - نه .

 - مطمئنی ؟

 - نه .

 - چرا گریه می کنی ؟

 - دوستام منو دوست ندارن .

 - چرا ؟

 - چون قشنگ نیستم .

 - قبلا اینو به تو گفتن ؟

 - نه .

 - ولی تو قشنگ ترین

 دختری هستی که من تا

 حالا دیدم .

 - راست می گی ؟

 - از ته قلبم آره

 دخترک بلند شد پیرمرد را بوسید و به طرف دوستاش دوید ؛ شاد شاد.

 چند دقیقه بعد پیر مرد اشک هاش را پاک کرد ؛ کیفش را باز کرد ؛

عصای سفیدش را بیرون آورد و رفت !!!

*********************************************************************************

 بهش گفتم: چرا هر بار وایمیسی و از
 
 شوهرت کتک میخوری؟

 گفت: اگر خودمو نندازم جلو، ش
روع
 
 می‌کنه
 
 خودش رو می‌زنه،

 اونقدر می‌زنه تا داغون شه،آخه موجیه
 
 دست خودش نیست ... !

 *********************************************************************************

 

پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب

دید.عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند.

پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند. سپس به او گفتند: «باید ازت

عکسبرداری بشه تا جائی از بدنت آسیب و شکستگی ندیده باشه.»

پیرمرد غمگین شد، گفت عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست.

پرستاران از او دلیل عجله اش را پرسیدند.

زنم در خانه سالمندان است. هر صبح آنجا می روم و صبحانه را با او می خورم.

نمی خواهم دیر شود!

پرستاری به او گفت: خودمان به او خبر می دهیم.

پیرمرد با اندوه گفت: خیلی متأسفم. او آلزایمر دارد. چیزی را متوجه نخواهد شد!

حتی مرا هم نمی شناسد!

پرستار با حیرت گفت: وقتی که نمی داند شما چه کسی هستید، چرا هر روز

صبح برای صرف صبحانه پیش او می روید؟

پیرمرد با صدایی گرفته ، به آرامی گفت: اما من که می دانم او چه کسی است...!



۹۲/۰۶/۱۵ موافقین ۳ مخالفین ۰
بهنام اشرفی

عکس

خواندنی

مطالب جالب

نظرات  (۴۰)

عالی بود....
مخصوصا اون داستانهای موجی وآلزایمری واقعا عالی بودن همشون...
زیبانگار باشین
پاسخ:
سلام
خیلی ممنون از حضورتان و نظر لطفتان

۱۵ شهریور ۹۲ ، ۱۷:۵۴ سپیده(دنیای من)
باز هم عالی بود داستان های کوتاهتون خیلی دلنشینه
پاسخ:
سلام
 خیلی ممنون
سلام

میلاد بانو مبارک منتظرتون هستم
پاسخ:
سلام
ممنون
چشم
عالی بود. ممنون!
خدا قوت!
پاسخ:
سلام
خیلی ممنون از حضورتان

واقعا عالی بود.

پاسخ:
سلام
ممنونم
۱۶ شهریور ۹۲ ، ۱۹:۳۹ برادران تنها
سلام
وبتون عالیه
اگه میشه به این وب بیایدونظرتونودرموردپست دوم این وب بگید
اینم آدرس وبلاگ شخصی خودمونه
funthemes.blogfa.com
farhadvasajjad.blogfa.com  
پاسخ:
سلام
ممنونم
چشم
سلام درسته داستان هایی که میذاری کوتاهه اما همش خیلی خیلی قشنگه تبریک میگم بهت...

واقعا لذت بردم...
پاسخ:
سلام
خیلی ممنون از نظر لطفتون

راز زندگی شما در چیست ؟؟؟؟؟؟؟

به وبلاگم سری بزنید تا متوجه شوید ........
پاسخ:
سلام
چشم
۱۷ شهریور ۹۲ ، ۱۵:۱۱ برادران تنها
سلام دستت دردنکنه که نظر دادی ممنون از حضور گرمت
پاسخ:
سلام
خواهش میکنم وظیفه بود
بازم در خدمتیم
سلام آ بهنام یوخسان  کجایی
پاسخ:
سلام حجت داداش
هستم در خدمتتون
سلام واقعاعکسهاومتن هایِ غم انگیزی انتخاب کرده بودید
غیرازشرمندگی حرفی ندارم
پاسخ:
بله واقعا غم انگیزه
داستان جانبازموجیه دلموشکست
پاسخ:
سلام
ممنون از حضورتان

سلام
مطلب شما در پایگاه اطلاع رسانی گلشن راز شهرستان شبستر منتشر شد.

با تشکر

هدیه ما به شما :
کسانی که نسبت به مسائل فرهنگی حساسیت داشته باشند، متوجه مسأله تهاجم فرهنگی خواهند شد!
رهبر معظم انقلاب اسلامی(مدظله)
۱۸ شهریور ۹۲ ، ۱۸:۱۸ بالاتر از افلاک
سلام.گم کرده راه بودیم و درکاهلی بی همتا..روزی چشم گشودیم در خانه ی یار و قصد هجرت کردیم...کوله بار گناهانمان رادر دس ت گرفتیم  وراهی شدیم..میخواهیم از آذوقه راه بگوییم...از هرانچه بوذیم  وهر آنچه یار میخواهد  باشیم...منتظر کلیک رنجه تان هستیم.
۱۸ شهریور ۹۲ ، ۱۸:۲۱ بالاتر از افلاک
داستان های تامل برانگیزی بود!!!
۱۸ شهریور ۹۲ ، ۱۹:۳۳ حسین مردانی{هایپر}
منتظرتونم
پاسخ:
سلام
چشم
واقعا زیبا بودن .
پاسخ:
سلام
خیلی ممنون از حضورتان
سلام دوست عزیز

ممنون از حضورت

به من سربزن بعدا میفهمی چرا...!!!!
پاسخ:
سلام
منظورتون رو نفهمیدم ولی
چشم

سلام

صلاح کار کجا و من خراب کجا -  ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا؟

هر سر موی مرا با تو هزاران کار است - ما کجاییم و ملامتگر بی خواب کجا !

آنها که آنروز به سمت شهادت رفتند هنوز هم شهیدند !!!

به نام سلام
میزبانتان هستیم در "هوای حوصله "
با موضوع :
××××× سوریه قتلگاه اسلام ×××××××
خوشحال میشم نظر شما و بازدید کننده هاتونو در این مورد بدونم !
موفق باشید / یاعلی
پاسخ:
سلام
چشم حتما
منظورم همین بود که بیای به وبلاگ جدیدم سربزنی....
۱۹ شهریور ۹۲ ، ۱۶:۵۳ طلبه امروزی

سلام

حجاب واجب است یا مستحب ؟ آیا واجب بودن حجاب به صورت مطلق و همیشگی است یا اینکه مقید است به شرایطی ؟

در این مقاله (حجاب اختیاری- قسمت دوم) به این سوال جواب داده شده است . منتظر هستیم .

پاسخ:
سلام
آمدم
سلام
خدا قوت
به این مطلب بنده سری بزنید/ منتظر نظر مفید شما هستم
http://cherik.blog.ir/post/60
پاسخ:
سلام
ممنونم
چشم

سلام

منم عزیز دلها

خیلی عالی بود

عالی ترینش دختر شهید بود..

باتشکر

سرای دلها..

شاید گذری باشد

پاسخ:
سلام
ارادتمندیم عزیز دلها
سلام ممنون ازحضورپرمهرتون
پاسخ:
سلام
...
۲۲ شهریور ۹۲ ، ۱۴:۳۰ منتظران ظهور مولا صاحب الزمان(عج)
سلام لینک شدید
پاسخ:
سلام ممنونم
واقعا مطالبتون زیبا هستن............
پاسخ:
سلام
ممنونم نظر لطف شماست ...
سلام
ووو
:-)
پاسخ:
سلام
ممنون
خیلی زیبا و با احساس نوشنین...!
پاسخ:
سلام
خیلی ممنون

به نام سلام

میلاد امام رضا (ع) مبارک باد

موفق باشید / یاعلی

پاسخ:
سلام
خیلی ممنون
سلام چرا شما کلیک راست نداری آخه اقا بهنام؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ:
سلام
ا نمیدونستم سعی میکنم حلش کنم
ممنون از حضورتان
سلام
بنده تازه رسیدم
جاتون سبز بود حرم امام عشق
این پست پر از درد و اما با آرامش زیبا بود 
اما من که می دانم او چه کسی است...!


 
پاسخ:
سلام
خیلی ممنون از حضورتان
مدگرایی به روایت عکس
تشریف بیارید
پاسخ:
سلام
چشم

سلام
آپم
یه سری بهم بزنید

لینک شدید

با افتخار

پاسخ:
سلام
چشم
ممنونم

سلام

 

با قالب و مطلب جدید بروزیم

 

 

منتظرتونیم

پاسخ:
سلام
چشم
سلام
شرمنده دیر سر میزنم فرصت نمیکنم شما به بزرگواری خودتون ببخشید

مطالبتون واقعا کوتاه و تامل برانگیزه  بعضی هاشو قبلا خوندم ولی هر بار میخونم لذت میبرم /یاعلی
پاسخ:
سلام
خواهش میکنم دشنمتون شرمنده
ارادتمندیم
واقعا مطالب غم انگیز ودلنشینی دارین خیلی خیلی ممنونم..........
پاسخ:
سلام عزیز
خیلی ممنون
ای کاش آدرس میذاشتین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟///
۱۲ مهر ۹۲ ، ۲۳:۰۱ محمد محسن
سلام.خیلی مطالبت زیباست....انشاالله موفق باشی.
به بنده هم سر بزن....
پاسخ:
سلام
خیلی ممنون
چشم
۲۲ مهر ۹۲ ، ۰۰:۳۲ دلتنگی ابرها ...
سلام متشکر از دعوتتون و معذرت از تاخیر
عیدتان مبارک و لینک شدید
پاسخ:
سلام
خیلی ممنون
۲۲ مهر ۹۲ ، ۲۱:۵۸ مجنون الحسین

سلام. وبلاگ زیبا وپر محتوایی دارید ممنون میشم اگه تبادل لینک داشته باشیم

پاسخ:
سلام دوست عزیز
آدرس برای تبادل لینک نگداشته اید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی