بسم الله
دیگر دزد دین که نیستم!
روزی کسی در راهی بسته ای یافت که در آنها چیزهایی گرانبها بود و آیته الکرسی هم پیوست آن بود آن فرد بسته را به صاحبش داد .او را گفتند چرا این همه مال را از دست دادی؟گفت:صاحب مال عقیده داشت که این آیه مال او را از دزد نگاه میدارد و من دزد مال هستم نه دزد دین!اگر آن را پس نمیدادم در عقیده صاحب آن خللی راجع به دین روی میداد آن وقت من دزد دین هم بودم!
***************************************************************************************
بار چندم...
بار اولش بود که آمده بود منطقه.
پرسیده بودند بار چندم است که می آیی؟
گفته بود بار آخر...
******************************************************************************
روزانه هزاران انسان به دنیا می آیند...
اما انسانیت در حال انقراض است!
*************************************************************************
دیشب گرسنه بود دختری که مُرد
چه آسان به خاک پس دادیمش
همسایه اش زیارتش قبول!!!!!!!!!!!!!
دیشب از سفر رسید...مکه رفته بود
*********************************************************************************
به چه می اندیشی دخترکم
به فقر ونداری....؟
به عروسک نداشته ات یا به شکلات یا لباس نو...
یا اینده در ابهامت؟
نه به نان می اندیشی که امشب با ان سیر شوی
*********************************************************
پدر سیلی محکمی به صورت پسر زد و گفت:
- پدر سگ،مگه این شام چه عیبی داره که لب نمیزنی؟نمک به حروم!!!
پسر در حالی که به نون و پنیر و مقداری سبزی چشم دوخته بود از پای سفره به گوشه ای خزید و سر به بالین نهاد.
- صبح فردا وقتی غذای پسر در بقچه پدر جای می گرفت پسرک دانست امروز بابا صبحانه دارد، وچشمانش از شادی تر شد...
******************************************************************************